…
توسط: Parastoo
دستم مانده بود زیرِ تنم. خواب رفته بود. خواب رفته بودم. به عمقِ دوستیمان. بیدارم کردی و اضطرابِ زندگی خورد توی صورتم. یکباره، شدید، هولناک..
دستم مانده بود زیرِ تنم. خواب رفته بود. خواب رفته بودم. به عمقِ دوستیمان. بیدارم کردی و اضطرابِ زندگی خورد توی صورتم. یکباره، شدید، هولناک..
I wanna know your opinion aboiut Immigration..Im asking for it as you mentioned earlier
پرستو:
عقيده ام درباره مهاجرت؟ سعي مي كنم به زودي فكرهام رو جمع و جور كنم و بنويسم. چشم.
پرستو خانم اين وبلاگ كه متاسفانه مدام فيلتر ميشود، پس چرا آدرساش را عوض ميكني؟
يه چيز ديگر اينكه چرا در گوگلريدر متن نوشتهات ديده نميشود؟ (البته اين مشكل از گذشته وجود داشته)
پرستو:
سلام ميثم جان. ديگه عوض نمي كنم آدرس رو.
من خودم توي گوگل ريدر مشترك فيد خودم هستم و درست مي بينم همه چي رو. مي شه لطفا دوباره فيد رو مشترك بشي؟ اگه حل نشد، خبرم كن.
http://feeds.feedburner.com/parastoo
سلام بنفشه.
پرستو:
سلام ماني ب.
بنفشه… بهار…؟
پرستو:
“نابهنگام بهارم كه به دي مي شكفم” (خاقاني)
“نابهنگام بهارم كه به دي مي شكفم”
حاضر جواب بانو، عالی بود:) حیران که چگونه این بیت را پیدا کردی!
پرستو:
🙂
چند روز قبل تر جايي خوانده بودمش و آن قدر خوشم آمد ازش كه نشست توي حافظه كم گنجايش ام.
دستانت را
باز کن:
بگذار
بهار بیاید!
🙂