چرا در انتخابات رياست جمهوری شركت میكنم – 2
توسط: Parastoo
در كشوری كه حكومتش ايدئولوژيك است، يكی از وظايفِ دولت “تربيت” جامعه است و هدايتِ مردم به سوی رستگاری. با دانستنِ اين موضوع (هرقدر كه مخالف يا موافق با ايدئولوژيك بودنِ حكومت باشم)، ترجيح میدهم دولتی روی كار باشد كه جهتِ رستگار كردناش از مسيرِ زندگیِ من كمتر دور باشد. مثلاً اگر من با حجابِ اجباری مشكل دارم، طرحِ گشتِ ارشاد راه نيندازد. و غيره. باز: “بد” بهتر از “بدتر” است.
حالم ازاین گشت ارشاد و این انتخابات و کاندیدهایش با این وعدههای مسخره شان بهم می خورد …دغدغه فکری ملت شده گشت ارشاد و اندازه شال و تنگ و گشادی مانتو
“بد باید بد بماند و گرنه بدتر می شود. ” کافکا
پرستو:
حال بد شما رو میفهمم. ولی برای بهتر شدن بايد چه كرد؟
سلام بر پرستو بانو
ما که سطح توقع خود را خیلی پایین آورده، خدا خدا می کنیم آقای رئیس جمهورمان کسی بشه که توی کشوی میزش میلیارد میلیارد دلار نفتی گم و گور نشه!
دوستان صاف و پوست کنده حرف بزنیم. صحبت از “میلیاردها” دلار پوله که این وسط معلوم نیست کجا میره! این قدر هم ساده لوح نباید بود که فکر کنیم حریف به همین سادگی می ذاره این میلیاردها در جایی غیراز “جمع” خودشون گم بشه!
حالا این انتخابات-بازی برای سرگرمی بد نیست ولی بی مایه فطیره!
با بیش از یک کاندید اصلاح طلب احتمال عقب راندن حریف نزدیک صفره. پیشنهاد اینه که از همین الان روی اون کار بشه! آقای موسوی و کروبی به یک دیلی برسند و روی وزرای کابینه توافقی انجام دهند. خیلی خوش خیال نباشند و ویر و ژست رقابت دمکراتیک بین اصلاح طلب ها بگیرن!!!
همین! امیدواریم بتوان از گم شدن میلیاردها دلار جلوگیری کرد. دلارهایی که فکر کنم میشه به یه درد بی درمون این ملت زد.
بیچاره ما ملت نجیب به این قانع ایم که رئیس جمهورمان یه کولولو لطف کنند میلیارها دلارهای نفتی را گم نکنند!
پرستو خانم نظام مقدس جمهوری اسلامي برای این تبلیغات به شما پول میدهد؟
پرستو:
سلام. حال شما خوب است؟
ممنونم بخاطر احوالپرسی. اگر از نظر دل و دماغ پرسیده باشید میتوانم بگویم چندان شاد نیستم.
منظورتون کدام ریاست جمهوری یا ریاست کدام جمهوری است؟ شما میخواهید در چه انتخاباتی شرکت کنید؟ شرکتتون چگونه است؟ منظورتون از ریاست جمهوری چیست؟ شما شهروند یک جمهوری هستید که میتوانید در انتخاباتش شرکت کنید؟ معنی «جمهوری» را میدانید؟
پرستو:
من از چيزهای ملموسی حرف میزنم كه فكر میكنم فهمشان دشوار نباشد. از اين میگويم كه از رأی دادنام چه منظوری دارم. شما اسم من را شهروند نگذار و بگو حكومتشونده. به جمهوری اسلامی بگو حكومت اسلامی و به رئيسجمهور بگو يكی از رؤسای حكومت كه با رأی مردم انتخاب میشود. فكر میكنم به اصلِ حرفِ من ايرادی وارد نمیشود وقتی میگويم رأی دادنم برای اين است كه (شايد) كمی راحتتر زندگی كنم؛ كمی بيشتر نفس بكشم.
آیا ننداختن آن برگههای کاغذی به درون صندوقهای نظام مقدس شکل دیگر (و مناسبتری) از رای دادن نیست؟ آیا رای دادن باید همیشه به آن شکل نوشتنی و انداختنی باشد؟
چرا میخواهید به نظام مقدس جمهوری اسلامي بگویم «حکومت اسلامي»؟ نام جمهوری اسلامي خیلی بهش میآید، چیزهایی که اسلامي میشوند دیگر ان چیز سابق نیستند، جمهوری اگر اسلامي باشد، دیگر جمهوری نیست چنان که انقلاب با اسلامي شدن امکان انقلاب بودن/ماندن ندارد.
رئیس جمهوری اسلامي، رئیس جمهوری اسلامي است نه «رئیس جمهور». به رئیس جمهوری اسلامی میگویند «رئیس جمهوری اسلامي» نه «یکی از روسای حکومت». رئیس جمهوری اسلامي با رای مردم انتخاب نمیشود، رهبر عظیمالشان و معظم انقلاب اسلامي حضرت آیتالله با همراهی آقا امام زمان (عج) برای دوام حکومت الله بر زمین آن را در یک نمایش مسخره و تکراری انتصاب مینمایند.
حرف شما پر از ایراد است. در نظام مقدس بد و بدتر معنی ندارد. وقتی آن کاغذ را به درون صندوقهایش میریزید یعنی مورد اعتمادتان هستند، با این کار از اعتبار خود کم میکنید چون آن را به جمهوری اسلامي دادهاید و بر آن چه تا کنون کرده است مهر تایید میزنید. اگر برای کسی چیزی باارزش و مهم باشد آن را در اختیار یک دزد/جنایتکار متقلب نمیگذارد. اگر رای و نظرتون براتون ارزشمند بود آن را با دست خود و آگاهانه به کسانی نمیدادید که بنا بر مصلحت اسلام و مسلمین از آن (سوء)استفاده میکنند. منظورتون از «مردم» چیست؟ با نقش آفرینی در جنایت و اشغالگری راحتتر زندگی میکنید و بیشتر نفس میکشید؟
پرستو:
به نظرم شما از زاويهی ديگری به ماجرا نگاه میكنيد؛ آرمانگرايانه نگاه میكنيد. من در آن وادی نيستم؛ شرمنده. برايم مهم است كه بهتر و راحتتر زندگی كنم و به نظرم آنچه شما پيشنهاد میكنيد انفعال است. من دوست دارم و بلكه لازم میبينم كه برای زندگی بهترم تلاش كنم. معنای رأی هم برای من اعلامِ اعتماد به حكومت نيست، اعلام نظرِ خودم است.
آن نامها را هم كه گفتم، نه محض معادلگذاری دقيق (من كه نياز ندارم معادل بگذارم. همانجوری كه هست قبولشان دارم.) بلكه برای اين بود كه نشانتان دهم در اصلِ حرف من خللی وارد نمیشود.
Parastoo is right. There is no other way, just to be patient and get involved in the incremental changes for the better. Remember, if we had voted for Mo’in in 1384, we could have better choices today. We Iranians are better to try improving our historical Alzheimer’s, stop complaining and get into work. Nonetheless there is a long way ahead, a painful process. I voted for Moi’n, hoping for better. This time I will vote for Mousavi (even Karrubi) hoping for “not worst”. Then I will be able to vote for better next time. mim
خانم پرستو، میشه بگویید چرا فکر میکنید حضور فیزیکی در پای صندوقهای رای نظام مقدس (و البته متقلب) برتر و اثربخشتر از نگاهی آرمانگرایانه است که (برگهی) رایش را دست کم با دست خود به دزدان نمیدهد؟ آیا ندادن رای به جمهوری اسلامي تلاش برای زندگی بهتر نیست؟ آیا اعلام نظر شما فقط با رای دادن به نظام مقدس و انگشت خود را در آن تاریخ مشخص جوهری کردن میسر است/میشود؟
اصل حرف شما چیست؟ مگر این نیست: بیایید نام یکی از افراد مورد نظر مقام معظم رهبری را روی برگههای دارای نشان نظام مقدس بنویسید و آن را در زمان انتصابات ریاست جمهوری اسلامي به درون صندوقهایشان بیاندازیم تا سپس سربازان گمنام آقا امام زمان (عج) بتوانند هر چه خواستند با آن کاغذ و نوشتهی شما بکنند؟
سه حالت دارد: یا به نظام مقدس اعتماد کامل دارید یا با عرض معذرت مشکل عقلی، یا این که رای خود را مانند زبالهای که دور انداخته میشود بیارزش میدانید. عقلانی نیست که چیزی ارزشمند را چنین با میل به کس یا کسانی (امانت) دهید که قابل اعتماد نیستند. بهتر است بگویید میخواهید رایتان نیز مانند بسیاری از چیزهای دیگر به حراج گذاشته شود. آیا رای دادن فقط یک شکل دارد و آن هم شکل مورد نظر شماست؟ من هم رای میدهم ولی دیگر نه به نظام مقدس جمهوری اسلامي.
پرستو:
فرض میگيرم كه حرفهای همديگر را میفهميم و دليلی نمیبينم كه حرفهايم را تكرار كنم. تصميم آرمانگرايانهی شما محترم است. من مثلِ شما فكر نمیكنم و پيشتر توضيح دادهام. پيشنهاد هم میكنم عصبانی نباشيد از شنيدن و ديدنِ نظرهايی غير از نظر خودتان.
توضیجتان قانعکننده نیست، (دست کم) از نظر منطقی و عقلی.
نگاه شما هم آرمانگرایانه است، شاید آرمانمان نیز یکی است ولی روشهایمان برای رسیدن به آن تفاوت دارد.
شک دارم که بدون آرمان بتوان زندگی کرد.
گمان نمیکنم نظر شما عصبانیم کرده باشد، بلکه نه تنها در زمینهای که چند سال پیش فرصتش پیش آمد که صحبت کنیم و نظرتون را بشنوم، بلکه در نظرهایی نیز که اینجا مینویسید و میخوانمشان، نقطههای اشتراک زیادی هست.
اگر خواندن و دیدن نظرهای گوناگون عصبانیمان کند، فرصت فکر کردن و پاسخ منطقی دادن را از خود میگیریم. ابراز عقیده و نظر تا وقتی که با چماق تحمیل همراه نباشند محترم هستند و مایهی خوشحالی.
میشه عصبانی بودن را تعریف کنید تا بدونم از نظر شما چه وقتی عصبانی هستم از روبرو شدن با نظرهای دیگران؟
(این قسمت حصوصی بود.)
پرستو:
من قصد ندارم كسی را كه “تصميم” گرفته رأی ندهد، قانع كنم كه از تصميماش برگردد. نه قصدش را دارم و نه فكر میكنم توانش را. شايد به خاطرِ اين باشد كه تا حدی علتِ تصميمشان را میفهمم. (هرچند اعتقادی به مؤثر بودنِ تصميمشان ندارم.) من دارم نظر و فكرِ خودم را توضيح میدهم و به نظرم سؤالهايی كه میپرسيد تكراری است و توضيحهای من هم به تبع تكراری میشود. اينكه قانع نشدهايد موضوعِ ديگری است.
اميدوارم منظورتان از اينكه نوشتهايد “اين قسمت خصوصی بود” اين نباشد كه نبايد نظرتان را منتشر كنم.
لحنتان عصبانی است وقتی كه صفتهايی پر از تنفر به كار میبريد برای توصيفِ آنچه كه من انجام میدهم يا اعلام كردهام كه انجام خواهم داد. اگر اينها را با ملايمت نوشتهايد، عذر میخواهم؛ اشتباه از برداشتِ من بوده.
خوب آزمایش میکنیم: من میخواهم رای بدهم، پتانسیل این را هم دارم که برای پنجمین بار (تصمیم بگیرم) آن را به صندوقی بیاندازمش که در اختیار ماموران نظام مقدس است و احتمال این که به دستور ولی فقیه زمان هر دخل و تصرفی در آن بشود بسیار زیاد، چون نظارتی در کار نیست، ولی دیگر سخنان و نوشتههایی که در گذشته به شرکت در بازی بد و بدتر کشاندندم، راضی و قانعم نمیکنند. شما همان چیزهایی را میگویید که پیش از هر نوبت این بازی، گروهی از علاقهمندانش برای تشویق دیگران (به پیروی از خود و شاید یارگیری) میگویند، حرف تازهای در سخنانتان نیست. این بار برای جوهری کردن دستم دلیلی تازه و نو میخواهم نه بهانهای واهی و تکراری که در عمل ثابت شده است برایم موثر نیست و نتیجهی دلخواهمان را ندارد.
منظورتون از صفتهای پر از تنفر چیست؟ آیا بکار نبردن نام رسمی و حقیقی و حقوقی نظام مقدس جمهوری اسلامي درست است؟ اگر هر کسی به شما بگوید «پر» یا یک بخش از نام خانوادگی یا سمتتان را به طور ناقص برای اشاره به شما استفاده کند دچار چه احساسی میشوید؟ اگر به یک نام جعلی نامیده شوید چطور؟ خوب، وقتی به ریاست جمهوری اسلامي میگویند ریاست جمهوری، زشت و زننده نیست؟
این جا وبلاگ شماست و صاجب اختیارید هر نظری را که بخواهید منتشر کنید یا نکنید.
اگر به نظرم باهوش و منطقی و البته شجاع نبودید ازتون نمیخواستم راضیام کنید که رایام مانند شما باشد. آن چه شما میگویید دور باطل است، چهار سال بعد نیز همین را خواهید گفت و کمترین تضمین و امیدی به پیشرفت و بهبودی وضع نمیتوان داشت. تا کی میخواهید این راه را برویم؟
پرستو:
اگر برايتان “ثابت” شده است كه اين راه نتيجه نمیدهد، نرويد. برای من ثابت نشده است. در واقع ثابت شده است كه رأی ندادن مؤثر نيست. البته تضمينی نمیتوانم بدهم. (شما میتوانيد تضمين دهيد كه رأی ندادنتان مؤثر است؟) و البته اينهايی كه نوشتهام برای من “بهانههايی واهی” نيستند. (همين لحن را میگويم عصبانی. چطور انگيزههای شما برای رأی ندادن معقولاند و انگيزههای من برای رأی دادن واهی؟)
«ریاست جمهوری» و «ریاست جمهوری اسلامي» دو چیز کاملن متفاوت/متضاد هستند که وقتی مانند BBC آگاهانه از نام اولی برای اشاره به دومی استفاده کنیم، خود را فریب دادهایم.
انداختن رای به صندوقهای آنان، تا کنون چه نتیجهای داشته است؟ به آن چه میخواستهاید در مدت ۴ سال دست یابید، رسیدهاید یا این که هر بار به ناچار سطح توقع و انتظارتون برای دورهی بعدی پایین آمده است؟
رای شما را اگر حضرت آیت الله نپسندند و مورد تصویب قرار ندهند، بجز این که به حساب پشتیبانی از نظام مقدس گذاشته (می)شود، چه کارایی دارد؟
مقدار موثر بودن یا نبودن رای ندادن در/به نظام مقدس برابر است با مقدار تاثیر “رای دادن”.
“رای دادن” تجربهای ناکام است که در بهترین/خوشبینانهترین حالت به خاتمی انجامید که نتیجهاش احمدینژاد بود و پسرفت و عقبگرد.
حتا اگر همه رای بدهند، در نهایت یکی از افراد مورد تایید مقام معظم رهبری رئیس جمهوری اسلامي میشوند؛ با “رای ندادن” هم همین اتفاق میافتد. برنامهی شلکن-سفتکن هم که در تمام سی سال سیاه گذشته بدون اثرپذیری از رای مردم تکرار شده است و رای بدهیم یا ندهیم ادامه خواهد داشت. با رای ندادن دست کم میتوانیم ابزار و مضحکهشون نشویم، هیچ فرقی ندارد نام کدام یک از آن رجال را روی برگ رای بنویسید، حتا اگر خوانده و شمرده شود؛ تفاوت، سر و ته یک کرباس خواهد بود.
انگیزههای شما برای “رای دادن” آزموده(ها) را آزمودن است. با رای دادن شما نمیتوانید “عدم اعتماد”(تون) را اعلام کنید(چون عاقل چیزی را که برایش ارزش دارد با میل و رغبت و انتخاب شخصی به افراد غیر قابل اعتماد و آنانی که سابقهی تقلب و دزدی و سواستفاده دارند، نمیدهد) ولی با “رای ندادن” من میتوانم بگویم که به نظام مقدس اعتماد ندارم و این تفاوت مهم “رای دادن” و “رای ندادن” است، چنان که گفتم اثر و نتیجهشان چندان فرقی با هم ندارند. این بار چرا باید رای بدهیم؟ حتا اگر هم رای بدهید باز هم تا وقتی نظام مقدس جمهوری اسلامي هست نمیتوان به کمترین حقوق انسانی غیر اسلامي رسید. مثالها بسیارند که اگر بخواهید میتوانیم دربارهشون صحبت کنیم.