مرثیه‌ای برای «اسکایپ»

آبیِ آرامش‌بخشی که صدای دوستان دور را به خانه می‌آورد، آیکونی کوچک که روی دسکتاپ می‌درخشید و زنگی خاص که نوید گفت‌وگو می‌داد، بی‌هزینه و بی‌مرز. اسکایپ، به‌معنای واقعی، انقلاب کرده بود. صدایی در دنیای نوپا و پرهزینه‌ی اینترنت که می‌گفت: «تو می‌توانی با جهان حرف بزنی، حتی اگر یک ریال هم نداشته باشی.» در روزگاری که تماس بین‌المللی همچون رؤیایی دور بود، اسکایپ شبیه جادو بود؛ کافی بود به اینترنت متصل باشی، تا جهان را روی مانیتورت ببینی. برای بسیاری از ما، اسکایپ اولین تجربه‌ی گفت‌وگوی تصویری واقعی بود، اولین لبخند مادر از هزار کیلومتر دورتر، اولین قرار مجازی، اولین کلاس آنلاین. چه شد؟ اسکایپ به قله رسید. میلیون‌ها کاربر، صدها میلیون تماس، حتی واژه‌ای مخصوص خودش را در زبان ساخت: «اسکایپ کن!». اما در دل همین شکوه، فرسایش آغاز شد. با خرید ۸.۵ میلیارد دلاری توسط مایکروسافت، اسکایپ وارد بازی بزرگ‌ترها شد؛ جایی که نوآوری کمتر از سوددهی اهمیت دارد. به‌جای پالایش و ارتقاء، قابلیت‌های غیرضروری افزوده شد، طراحی‌ها سردرگم شدند و اسکایپ، پلتفرمی شد با هویت گم‌شده. در ۲۰۱۶، مایکروسافت «تیمز» را رو ک.. ... ادامه مطلب